«بهتره به همه خبر بدم. داره جنسهاش رو مفت میده!»
«اگر امروز خرید نکنم، معلوم نیست فردا هم با این قیمت گیرم بیاید.»
واژهی تخفیف یا آف (off) را این روزها زیاد میبینید. اکثر این تخفیفها، ترفندهای بازاریابی برای فروش هستند و البته در برخی مواقع میتوانند برای ما فرصت خوبی را برای خرید فراهم کنند؛ اما مشکلی که وجود دارد تأثیری است که روی ما میگذارند. هر چقدر که فکر کنیم حواسمان جمع است، هر چقدر که فکر کنیم اربابان تبلیغات روی ما تأثیر نمیگذارند، دوباره و چندباره، از آنها شکست میخوریم.
یکی از ترفندهای فروشگاهها که بسیار ما را قلقلک میدهد، خط زدن اتیکت قبلی و نوشتن قیمت جدید است. فرض کنید به فروشگاهی رفته و میبینید که شلواری که قیمت آن ۲۵۰ هزار تومان بوده به ۱۷۰ هزار تومان رسیده است. ناخودآگاه با خودتان میگویید چقدر عالی، با خرید این شلوار، من ۸۰ هزار تومان سود میکنم. یکی دیگر از این ترفندهای حرفهای، القای حس مقایسه در ذهن مشتری است. مثلاً دو نمونه کالا را در کنار هم گذاشته و قیمت کالای با مارک معروفتر را پایینتر تعیین میکند. در فروشگاههای پوشاک این اتفاق زیاد رخ میدهد. پوشاکهای تازه رسیده را با قیمت بسیار زیاد در کنار لباسهای مثلاً قدیمی گذاشته و به این ترتیب حس مقایسه را در ذهن ما بیدار میکند.
بعد از مواجه شدن با تخفیف، این دو سؤال را حتماً از خودتان بپرسید. اول اینکه آیا شما به آن کالا احتیاج دارید؟ دوم اینکه این تخفیف چگونه حاصل شده است؟ برخی از فروشگاهها بهدلیل تکسایز شدن اجناسشان یا در معرض انقضا قرار گرفتن یا از مد افتادن حراج میکنند. در این فروشگاهها میتوان خرید خوبی داشت؛ ولی فروشگاههای زیادی را میبینم که دائم درحال تخفیفدادن هستند. بد نیست با فروشندگان صحبت کنید و دلیل تخفیف خوردن اجناس را سؤال کنید. از آنها دلیل اختلاف زیاد قیمت لوازم جدید و کمی قدیمیتر را سؤال کنید.
اکنون احتمال پشیمانی پس از خرید (مسئلهای که متأسفانه در خریدهای احساسی زیاد اتفاق میافتد) برای شما بسیار کم شده است. اگر هنوز هم احساس میکنید اهل خریدهای احساسی هستید، غیر از ملزومات اساسی زندگی، تمام خریدهای بالای ۱۰۰ هزار تومان خود را حداقل با یک هفته تأخیر انجام دهید و در این زمان به پرسشهایی مانند زیر فکر کنید:
– آیا من به آن نیاز دارم؟ اگر بله، حداقل یک هفته دلایل نیاز خود را حلاجی کنید. انواع مدلها را بررسی کنید. قابلیتها و قیمتها را در کنار هم بگذارید و در صورت امکان انتظارات خود را از آن کالا بنویسید.
– آیا میتوانم آن را بدون بدهی و قرض تهیه کنم؟
– اولویتبندی مالی زندگی من چیست؟ پسانداز، خرید کالا، مسافرت، سرمایهگذاری…
– آیا برای این خرید از قبل برنامهریزی کردهام؟ آیا پولی را برای خریدهای این چنینی پس انداز کردهام؟
اگر پس از تمام پرسشها و بررسیها اقناع شدید که کالا یا خدمتی را نیاز دارید، آن را خریداری کنید و از داشتن آن لذت ببرید.