یکی از مهمترین راهبردهایی که در کلانشهرهای امروزی باید به عنوان یک مکتب و رویه ساختاری مدنظر قرار بگیرد حرکت به سمت ایجاد یک شهرشهروندمحور است.
شهروندان نه تنها شاکله اصلی هر جامعه بلکه سرمایهها و خدایگان مدیران و مسوولین شهری بوده و باید نیاز و علائق آنها در همه امور در مطلع تصمیمگیریها باشد.
شعار مردمسالاری و مردممحوری این روزها به وفور به گوش میرسد اما در مصادیق برنامههای آنها که وارد میشوی باز همان نگاه سرمایهسالارانه و زندگی ماشینی تجلی یافته است.
در شهرشهروند محور مشارکت مردمی به حد اعلا وجود داشته و مردم نه تنها در بُعد تصمیمگیری در پارلمانهای کوچک محلی دخیلاند، بلکه در اجرا و منافع حاصل از تمام پروژههای شهری، چه در سطح محلات و چه کلانپروژههای بزرگ مقیاس، حضوریپررنگ دارند. در شهر شهروندمحور معماری و شهرسازی رنگ وبوی دیگری دارد، پروژههای ترافیکی، اتوبانها، پلها و گذرگاهها با این نگاه ساخته میشوند. توسعه خدمات متوازن، عدالت اجتماعی حاکم و مدل حکمرانی متعالی است. فقر و حاشیهنشینی بیمعناست و فاصله طبقاتی بیمفهوم.
آموزشها برای فرهنگسازی در این مدینه فاضله آموزههایی برای ارتقای فرهنگ شهروندی و شهرنشینی، البته با پشتوانه سبک زندگی آلطاها به خصوص سیره رضوی است.
این شهر آرمانی خلاقانه اداره میشود و هوشمند است؛ سیستم اداری شفاف و ارباب رجوع به معنای کلمه “اربابِرجوع” است. بروکراسی اداری جایی در قاموسسازمانهایش ندارد و مراجعات به ادارات در کمتری حد ممکن است. ترافیک کم، کیفیت هوا سالم و محیط برای زیست شهروندان همواره در بالاترین سطح آراسته میشود.
ساختن چنین شهر زیبایی شاید آرمانی و کمی دور از دسترس باشد اما اکنون که در آستانه قرن جدید و تدوین چشم اندازی بلندمدت برای شهر امام مهربانیها هستیم چه نیکوست که منتخبین مردم در شورای ششم اولین سنگبنای این “شهرآرمانیِ مهربان با شهروندان” را در خطه خورشید بگذارند.
✍ #ژیلاحصاری
دانشجوی دکتری برنامهریزی شهری