آشنایی با سبک های مدیریتی شهید سلیمانی

مقام معظم رهبری می فرمایند: «سردار شهید عزیز را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم.»

در دنیای مدیریت و تعاریف متفاوت آن، قصد دارم به مناسبت سومین سالگرد شهادت #سرداردلها نگاهی گذرا به چند سبک مدیریت پرتکرار سالهای اخیر بپردازم و در ادامه از سبک مدیریتِ مردِ میدان، حاج قاسم و ویژگیهای مدیریتی ایشان خواهم گفت.

پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب بزرگ اسلامی و علیرغم تجربه ی دولتهایی با رویکردهای متفاوت؛ هماره گرفتار چند نوع مدیریت ثابت و تکراری بوده ایم؛

– مدیریت منفعل و پشت میز نشین که اولویتش حفظ میز و جایگاه بوده و همیشه از پشت پنجره های چندجداره مدیریت کرده اند.

– مدیران خسته و بسته ای که گویا بصورت موروثی و ژن های برتر باید دائم المدیر باشند و در چرخش های دولتهای مختلف، فقط ابعاد میزشان تغییر می کند.

– مدیران صفر کیلومتری که به پشتوانه عقبه ی سیاسی خویش و با هدردادن بیت المال و منابع انسانی دنبال تجربه اندوزی و رزومه سازی هستند.

–  سبک جدید مدیریت میدانی و جهادی که توسط حاج قاسم و بر اساس منویات رهبر انقلاب شکل گرفت؛  مدیریت جهادی یعنی کاری که در آن تلاش، خستگی ناپذیری و اخلاص وجود دارد و انسان کار را صرفا برای رضای خدا انجام می دهد و الگوی شایستگی آن برمبنای؛ عالم و عامل به علم مدیریت بودن، نگاه تکلیف مدارانه به وظایف، سلامتی در گفتار و کردار، نقد پذیری و مشورت پذیری، شایسته گزینی و جانشین پروری، قانون مداری، فسادستیزی، ساده زیستی و مردم داری شکل می گیرد.
در ادامه با ویژگی های  مدیریت میدانی و جهادی #سرداردلها آشنا می شویم:

۱⃣  ولایت پذیری سردار زبانزد همگان بود و این را در گفتار و کردار ثابت کرده بودند. (احترام به اصل سلسله مراتب سازمانی)

۲⃣ مهارتهای ارتباطی قوی داشتند و در رفتار ایشان با رزمندگان، دختران بدحجاب و فرزندان شهدا نوعی صمیمیت توام بااحترام را دیده ایم. ( اعتقاد به ارزش منابع انسانی در سازمان و کرامت انسانی)

۳⃣ نگاه فراجناحی ایشان باعث شد مقبولیتی چشمگیر داشته باشند و حضور پررنگ مردم از هر طیف و گروهی در تشییع پیکر ایشان موید این نکته بود. ( پرهیز از سیاسی بازی در حوزه کاری)

۴⃣ اخلاص در رفتار و عملکرد ایشان موج می زد و از دوربین فراری بودند. ( مدیریت ویترینی، عامل نابودی سازمان هاست)

۵⃣ بصیرت داشتن یک فرمانده و مدیر؛ امری ضروری است تا در پیچ های حساس و لحظات غبارآلود چالش ها بتوانند درست موضع گیری کنند و این مهم را در سردار بارها دیده ایم؛ نکته ای که بسیاری از مدیران سطوح مختلف  در اغتشاشات اخیر نداشتند و گرفتار مارپیچ سکوت شدند. ( تصمیم گیری مبتنی بر عقلانیت و دوری از رفتار احساسی در سازمان ها)

۶⃣  فرماندهی و مدیریت قوی سردار که معتقد بودند مدیر باید مردمیدان و در میان مردم باشد که نمونه اش حضور ایشان در سیل گلستان بود. ( مدیران میدانی در ارتباط با صف، از واقعیات کف سازمان آگاه می شوند.)

۷⃣ شجاعت و جسارت خاص برای یک مدیر ضروری است و این را بارها با حضور سردار در خط مقدم جنگ با داعش دیده ایم. ( مدیران ترسو منافع سازمان را فدای میز و منافع فردی می کنند)

۸⃣ جانشین پروری یک اصل مهم در مدیریت است و این را نیز در تمام حوزه هایی که سردار کار کرده اند شاهد بوده ایم که به پرورش نیروهای جدید توجه خاص داشته اند. ( یک اصل مهم مدیریتی که سالهاست در سازمان های ما به فراموشی سپرده شده است و بسیار آسیب زا است، جانشین پروری و کادرسازی است.)

۹⃣ مدیریت عملگرا و متعهد یعنی سردار انچه می گفتند عملیاتی می کردند و وفای به عهد داشتند؛ اگر رسما اعلام می کردند ۳ماه دیگر اثری از داعش نیست واقعا این اتفاق می افتاد. ( عملگرایی توسط مدیران براساس نقشه راه باعث تحقق اهداف سازمانی و بهره وری بیشتر می شود.)

۰⃣۱⃣ ساده زیستی و تواضع ایشان را بارها دیده ایم که بدون خدم و حشم در اجتماعات حضور می یافتند و علاقه نداشتند حتی کسی برایشان درب ماشین را باز کند. ( تشریفات زاید اداری باعث فاصله مدیران با کارکنان می شود و اشتیاق و تعلق سازمانی کارکنان را ازبین می برد.)

امید که در سومین سالگرد نکوداشت  سردار دلها، بکوشیم سبک مدیریتی ایشان را در سازمانها نهادینه و مدیرانی انتصاب کنیم که میدانی، خستگی ناپذیر، بااراده، معتقد، جهادگرانه، خالصانه و با ذهنی منظم و خلاق  متولی امور شوند و با مدیریتی تکلیف محورانه و بدون نگاه به خارج و با استفاده از ظرفیتهای موجود و بویژه جوانان پرانگیزه؛ تحولی بنیادین در سازمان ها ایجاد کنیم تا بتوانیم با گامهایی محکم بسوی تمدن بزرگ اسلامی حرکت کنیم.