
تصور کن سال های تمرین و تلاش میکنی برای تبدیل شدن به یک قهرمان، به یک مبارز که برای شهر و کشورت افتخارآفرینی کنی، از خوشی و استراحت و آرامشت میزنی، هزینه میکنی، زخم میخوری، تا میرسی به آنجا که به عنوان نماینده کشورت باید در عرصه جهانی به نبرد رقبایی بروی که از ماه ها قبل مسابقات در اردوهای تمرینی از بهترین امکانات و رژیم های غذایی استفاده میکنند…
حالا تو که از یک محله کم برخوردار هستی و خانواده ای که پدرشان را از دست داده و مادری تنها که حتی توان تامین هزینه های اولیه زندگی را ندارد چه برسد به هزینه های سنگین پرورش یک مبارز برای مسابقات جهانی! چه باید بکنی؟ قید مسابقات جهانی را میزنی یا رفتن سرکار برای تامین مخارج روزمره زندگی؟ تازه مخارج تحصیل و دانشگاه هم به کنار!
قهرمان قصه ما هم در سر دوراهی قرار دارد. در این سالها ضمن تمرین، کارگری میکرد، در یک مصالح فروشی؛ بعد سالها تلاش و مبارزه عضو تیم ملی ووشو ایران شده، بچه مشهد است و از شاگردان حجت کرامتی. حالا جزء منتخبین برای اعزام به المپیک و مسابقات آسیایی هانگژو شده؛ اما دستش خالیست… فدراسیون صرفا هزینه های اعزام را تقبل کرده و هزینه های جاری زندگی، خرج اردوها و سفر به تهران و تامین رژیم غذایی این قهرمان شده دغدغه خودش و مربیان و دوستانش…
کاش اداره ورزش هر شهر واستان تدبیری کند برای تامین نیازهای اولیه ورزشکاران ملی پوشی که واقعا برای تامین مالی نیازمند حمایت هستند. کاش قهرمانان ما به خاطر مشکل مالی عقب نکشند… اینها سرمایه های کشورند، کاش تمام قد پشت آنها بایستیم…
علی رنگآمیز طوسی| سردبیر صدای مشهد