یکی از پیامدهای اصلی، فراگیر و غیرقابل انکار پدیده ی تروریسم، نقض حق حیات و شهروندی انسانهاست. تروریسم در جهان اسلام سابقه طولانی دارد به نحوی که تمام امامان معصوم علیهم السلام بدین طریق شهید و کشته شدند. تعالیم قرآن کریم و سیره پیامبراسلام و ائمه اطهار علیهم السلام نیز هرگونه تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی انسانها را حرام و نفی کرده و مبانی فکری و اعتقادی تروریست ها را ضد اسلام و انسانیت دانسته است.
با بروز جریانات تروریستی با نقاب اسلام در چندسال اخیر از جمله داعش و دیگر تحولات سلفی گرایانه در سرزمین های اسلامی، مرز بین ترور و جهاد بسیار دقیق و تفکیک باتوجه به جنگ روانی دشمن و بمباران اطلاعاتی بسیار مشکل و تبیین آن ضروری می باشد. منطقه خاورمیانه و جهان اسلام دیر زمانی است که از معضل و پدیده شوم تروریسم و افراطی گری که مانند زخمی چرکین و دردناک بر پیکره این منطقه و جهان اسلام خودنمایی می کند، رنج می برد.
استکبار جهانی با استفاده از ظرفیت بنیادگرایی که حاصل عصر مدرنیته بوده به توسعه تفکر رادیکالی و افراطی در بین افراد فاسد، خشونت طلب، خودخواه ، لذت جو و فردگرا پرداخت و از جهل اسلام نماها استفاده کرده و به هویت مسلمانان تاخت. بنیادگرایی اسلامی از آنجا که بیشتر محصول ناکامی دولت های جهان سوم بوده است، در نتیجه ی فاقد برنامه ریزی و کارکردهای جهانی در جهت هویت سازی در کشورهای مستعمره و در حال گذار به دموکراسی می باشد که استعمارگران و غرب از این فرصت استفاده کرد ه و اندیشه برخی از مسلمانان نماها را تغییر داد.
تروریسم و عملیات های انتحاری در جهان اسلام، بیش از آنکه دلیل داشته باشد، علت دارد و ظهور و گسترش آن ناشی از گسترش عمومی منفعت طلبی، اشرافی گری و خوی برتری، تجاوز و خشونت انسان ها است. پیدایش جنبش های طالبان، القاعده و داعش به مرور زمان حاصل تغییر نگرش در تفکرات و بنیادهای فکری در بین برخی از جوامع اسلامی بود که سنت گرایی محض جایگزین اندیشه ورزی و عقلانیت دینی شد و روح افراطی گری و رادیکالیسم بر نگاه ضداستبدادی پیشی گرفت. در این بین بوق های تبلیغاتی غربی در جهان در راستای اهداف پیدا و پنهان خود، تصویر خشن از مسلمانان می ساخت و آن را به جهانیان عرضه می کرد. حال آنکه چهره واقعی اسلام که سراسر محبت و عشق به پیروان خویش بود.
در این میان مردی با اتکال به منبع لایزال الهی و توجه به کرامات ائمه معصومین علیهم السلام بدنبال حیات مجدد معانی دینی و اسلامی با نگاه مقاومت در بین جوامع اسلامی و جلوگیری از تجزیه خاورمیانه و نابودی کشورهای محور مقاومت به میدان آمد. آری وقتی صحبت از جهاد و شهادت می کنید در مجامع بین المللی از مجاهد بدون مرز حاج قاسم سلیمانی یاد می شود.
حاج قاسم، جهاد و جبهه را به مثابه مکتب و اندیشه معرفی می کرد و شاگردان این مکتب را پیروان و رهروان اندیشه های ناب امام خمینی (ره) و شخصیت الهی و سیاسی مقام معظم رهبری امام خامنه ای حفظ الله تعالی بیان می‌کرد.
او الگویی شد برای شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع سلامت و شهدای مدافع امنیت در زمان حاضر. سردار سلیمانی در رفتار جهادگونه خود به شاگردان مکتب اسلام و انقلاب آموخت که در جنگ ترکیبی و جنگ رسانه ای بتوان درست انتخاب و سپس حرکت کرد. شهید مقاومت با جان فدا کردن خود خط مقاومت را بیش از پیش مشخص کرد و در این مسیر به همرزمان خود آموخت که اگر به جهاد تبیین و اندیشه بی توجه باشیم باید در میدان جهاد دفاعی هزینه های زیادی را متقبل شویم .
راهش پر رهرو باد
امیر فریدنیا؛ مدیرکل دفتر سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان رضوی
